غریب مادر
محبوب ترین ها
[ چهارشنبه 9 اسفند 1396 ] [ 17:10 ] [ ترانه مجاهدی ]

مژده‌ای به:

علاقه‌مندان به تکامل فردی؛

مشتاقان کمال واقعی؛

جویندگان سعادت ابدی؛

سالکان وادی سیر و سلوک؛

تشنگان معارف ناب اسلامی؛

خستگان صحراهای حیرت؛

پیکارکنندگان با نفس امّاره؛

لطمه‌خوردگان از وساوس شیطان؛

محرومان از استاد اخلاق و عرفان؛

نرم‌افزار «رهبر معنوی»، نشر آثار تربیتی «حاج فردوسی» منتشر شد.

 

لینک دانلود از سایت:

https://goo.gl/kcyckh

برچسب ها:منهاج فردوسیان حاج فردوسی رهبر معنوی سیروسلوک, سیر و سلوک, عرفان, نرم افزار, اپلیکیشن منهاج فردوسیان, اپلیکیشن حاج فردوسی, استاد اخلاق, استاد عرفان, درس اخلاق, معارف ناب, کمال واقعی, سعادت ابدی,
[ چهارشنبه 18 بهمن 1396 ] [ 13:26 ] [ ترانه مجاهدی ]
[ يکشنبه 8 بهمن 1396 ] [ 18:53 ] [ ترانه مجاهدی ]

با سلام /
آیا زیارت امام رضا (علیه‌السلام) در روز بیست و سوم ذی‌قعده، مستحب است؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
سید بن طاووس (ره) در اقبال می‌نویسد: «رَأَیْتُ فِی بَعْضِ تَصَانِیفِ أَصْحَابِنَا الْعَجَمِ (رِضْوَانُ اللهِ عَلَیْهِمْ)‏ أَنَّهُ یُسْتَحَبُّ أَنْ یُزَارَ مَوْلَانَا الرِّضَا (علیه‌السلام) یَوْمَ الثَّالِثِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَهِ مِنْ‏ قُرْبٍ‏ أَوْ بُعْدٍ بِبَعْضِ‏ زِیَارَاتِهِ‏ الْمَعْرُوفَهِ أَوْ بِمَا یَکُونُ‏ کَالزِّیَارَهِ». (اقبال، جلد ۲، صفحه‌ی ۲۳) ترجمه: دیدم در بعضی کتاب‌های اصحاب غیرعرب [گویا ایرانی، منظور باشد] که مستحب است مولای ما حضرت رضا (علیه‌السلام) در روز بیست و سوم ذی‌قعده از نزدیک و دور، زیارت شود به بعضی از زیارت‌های معروف یا با هر چه که امکان داشته باشد.
بر این روایت، چند اشکال وارد است:
اشکال اول: اسم کتابی که منبع اصلی حدیث است، نیامده و از آن با عنوان «بعض تصانیف اصحابنا العجم» یاد شده است. تا زمانی که منبع کتاب، به درستی روشن نباشد، نمی‌توان به حدیثی که از آن نقل شده، اعتماد و اعتنا کرد.
اشکال دوم: مؤلف کتاب مذکور نیز معلوم نشده است. اگر حد اقل می‌نوشت در یکی از تألیفات فلانی دیدم، یعنی نام کتاب را نمی‌آورد ولی نام نویسنده را ذکر می‌کرد، امکان داشت با جستجو در آثار برجای مانده از آن فرد، به منبع اصلی دست پیدا کنیم.
اشکال سوم: استحباب، از موارد متعددی استفاده می‌شود که در نظام جامع تربیتی منهاج فردوسیان به «ارکان استجماع» مشهورند و در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» به تفصیل بیان شده است. تا زمانی که متن حدیث در دست نباشد، نمی‌توان مستحب بودن کاری را قبول کرد. پس استحباب با گواهی دو شاهد عادل!! ثابت نمی‌شود بلکه با استناد به متن روایت معتبر، می‌توان حکم به استحباب کاری کرد. در حالی که در ادعای فوق، متن روایت به دست داده نشده و فقط بر ادعای استحباب، بسنده شده است.
اشکال چهارم: چون متن حدیث نیامده، نمی‌دانیم بر طبق کدام یک از ارکان استجماع (که در کتاب «اصول استجماع منهاج فردوسیان» فصل چهارم، به تفصیل بیان شده) چنین استحبابی استفاده شده است. شاید به استناد «فعل معصوم» قائل به استحباب شده که در نزد جمهور علما، «فعل معصوم» دلالت بر استحباب ندارد.
اشکال پنجم: متن فوق، در تمام نسخه‌های اقبال نیامده بلکه در بعضی نسخه‌ها آمده است و انتساب آن به سید بن طاووس (ره) قطعی نیست.
نتیجه‌گیری: با توجه به آنچه گذشت، اگر مستند استحباب زیارت حضرت رضا (علیه‌السلام) در بیست و سوم ذی‌قعده، همین یک روایت باشد،‌ انتساب استحباب آن به شرع مقدس، بسیار مشکل و خلاف احتیاط خواهد بود. مگر این که روایت دیگری که این اشکالات را نداشته باشد، اثبات مطلب را به عهده بگیرد؛ که بنده چنین روایتی نیافتم.
تذکر پایانی: در فرجام، عرض می‌کنم که زیارت آن حضرت، به صورت مطلق در تمام اوقات،‌ بسیار سفارش شده است و محدود کردن آن به زمان خاص، دلیل خاص و مستند قوی می‌خواهد.

موفق باشید
حاج فردوسی

برچسب ها:حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 24 مهر 1396 ] [ 18:53 ] [ ترانه مجاهدی ]

فردا، چهارشنبه، ۱۸ شهریور ماه ۱۳۹۴، مصادف با بیست و پنجم ذی‌قعده الحرام است. این روز، موسوم به روز «دحو الارض» می‌باشد. روز دحو الارض بر طبق روایات معتبر، روزی است که آب‌هایی که تمام سطح کره‌ی زمین را فرا گرفته بود، شروع به فرو رفتن در زمین کرد و جایگاه کنونی کعبه، که در آغاز آفرینش، بلندترین نقطه‌ی زمین بوده، سر از آب بیرون آورد. سپس نقاط مختلف کره‌ی زمین، از زیر آب، بیرون آمد و خشکی‌ها و قاره‌ها ساخته شد.
یکی از اعمال مهم این روز، روزه گرفتن است که از چهار روز ممتاز سال برای روزه‌ی مستحبی محسوب می‌شود. شایسته است اصحاب منهاج فردوسیان (ایدهم الله تعالی) فردا را روزه بگیرند.

برچسب ها:حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 24 مهر 1396 ] [ 18:52 ] [ ترانه مجاهدی ]

باسلام و آرزوی موفقیت برای شما

در چند سال اخیر فردی در تهران به نام … که روحانی هم هست، اقدام به واسطه‌گری برای ازدواج موقت به صورت ماهیانه و ساعتی می‌کند. همه کارهایش حتی خواندن عقد هم به صورت تلفنی است. ۶۰ هزار تومان برای ثبت نام از مرد می‌گیرد و موقع خواندن عقد تلفنی هم ۵۰ هزار تومان از مرد می‌گیرد، احتمالاً مبلغی هم از خانم‌ها می‌گیرد.
برای عقد ماهیانه، شرایط خانم‌ها این است که فقط ماهی ۸ بار، هر بار ۲ ساعت فقط ملاقات باید صورت بگیرد. مهریه‌ها هم از ۷۰۰ و ۸۰۰ تومان به بالا است. برای ساعتی‌ها هم ۶۰ و ۷۰ هزار تومان برای یک ساعت است.
آیا کار ایشان که بدون رعایت مجوزات قانونی و قوانین بهداشت و … است صحیح است؟
آیا این مبلغ که برای واسطه‌گری می‌گیرند منصفانه است؟
مبلغ مهریه‌های تعیین شده برخلاف فلسفه‌ی ازدواج موقت است که خصوصاً برای کسانی است که توانایی مالی ازدواج دائم را ندارند نه برای کسانی که تمکن مالی خوبی دارند.
آیا ازدواج‌های ساعتی زنان یائسه که در روز با چند نفر می‌توانند ازدواج کنند، از نظر بهداشتی و شرعی صحیح است؟ 
هیچ نهادی بر کار ایشان نظارت ندارد؟
این روش هم از سوی او، هم از سوی زنان، یک تجارت و سوء استفاده از قوانین اسلام نیست؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
بحث ازدواج موقت، چند ضلع دارد که اگر به خوبی تبیین نشود، موجب بدفهمی آن خواهد شد. به صورت خلاصه، به این اضلاع می‌پردازم و شما را برای آشنایی با اسناد و مدارک این نوشتار، به کتاب‌های مفصل فقهی و حدیثی معتبر شیعی ارجاع می‌دهم.
ضلع اول: دعوای شیعه و عامه است بر سر این که آیا ازدواج موقت، ازدواج است یا زنا. عامه بعد از نهی خلیفه‌ی دوم، معتقد شده‌اند که ازدواج موقت، زنا محسوب می‌شود. حتی در نزد برخی فرقه‌های اسلامی، به خاطر مسائل سیاسی، بدتر از زنا شمرده می‌شود! در جای خود، ثابت شده است که ازدواج موقت، سنت استاد اعظم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) است و نهی خلیفه، اثری در حرام کردن آن ندارد. نهایت همراهی‌ای که می‌توان نمود، این است که بگوییم هر گاه رهبر جامعه‌ی اسلامی، با استفاده از اختیاراتی که دارد، عملی را ممنوع کند؛ آن ممنوعیت، محترم است و جامعه باید مراعات نماید، ولی باید توجه داشت که این دست ممنوعیت‌ها، محدود به زمان زمامداری خود آن شخص است و نباید تا روز قیامت، پایدار بماند.
ضلع دوم: خیانت به همسر دائم است. برخی معتقدند اگر مرد متأهل، اقدام به ازدواج موقت کند، به همسر دائمش خیانت کرده است. این نظریه‌ی فمینیستی، سندی در تعالیم اسلامی ندارد. البته در قرآن کریم، آمده است که مرد، بین همسرانش به عدالت رفتار کند و یک طرف را بلاتکلیف نگذارد، ولی خیانت شمرده نشده است.
ضلع سوم: مسائل بهداشتی است. برخی مخالفین، ازدواج موقت را عاملی برای شیوع بیماری‌های مقاربتی و مسری می‌دانند. این بحث،‌ از حیطه‌ی تخصص بنده خارج است و نمی‌توانم در آن نظر بدهم، ولی گویا با وسائل بهداشتی خاص، بتوان جلو انتقال بیماری‌های مسری به طرف مقابل را گرفت.
ضلع چهارم: حلالیت فرزند است. عامه، به پیروی از حکم خلیفه‌ی ثانی، فرزندی که از ازدواج موقت حاصل می‌شود را حرام‌زاده می‌پندارند ولی بر طبق فقه آل محمد (علیهم‌السلام) چنین فرزندی، حلال‌زاده است و تمام احکام فرزند همانند محرمیت و ارث را دارد.
ضلع پنجم: سرنوشت عاطفی فرزند است. برخی مخالفین، فرزندی که ثمره‌ی ازدواج موقت باشد را همانند فرزند طلاق می‌شمارند، زیرا معمولاً زمانی به دنیا می‌آید یا به مرحله‌ی تکامل عقلی و عاطفی می‌رسد که یکی از والدین ـ و بیشتر پدر ـ در کنارش نیست. این اشکال را نیز می‌توان با استفاده از وسائل و داروهای پیشگیری از انعقاد نطفه، برطرف نمود.
ضلع ششم: میزان مهریه است. در تعالیم اسلامی، برای میزان مهریه،‌ هیچ محدودیتی نیامده است و به توافق طرفین و استطاعت مالی مرد بستگی دارد.
ضلع هفتم: مدت عقد موقت است. بر سر این که مدت عقد موقت، از چه حد اقل و حد اکثری برخوردار باشد، در بین علما اختلاف است ولی راه احتیاط، این است که از زمان یک بار بهره‌وری جنسی کمتر نباشد و از ادامه‌ی عمر طبیعی انسان، بیشتر نباشد. به عبارت ساده، در عقد موقت، حد اقل از نیم ساعت و یک ساعت، کمتر نباشد و برای مردِ مثلاً چهل ساله، از چهل سال و پنجاه سال، بیشتر نباشد؛ زیرا عمر طبیعی در این زمان، بیش از هشتاد سال و نود سال نیست.
ضلع هشتم: شرایط عقد موقت است. در ازدواج موقت، همانند ازدواج دائم، هر شرطی که بر خلاف کتاب خدا و سنت پیامبر خدا نباشد، و در نزد عقلا، محترم شمرده شود، محترم و لازم الاجراست. هر گاه زن قبل از عقد موقت، شرط عدم دخول کرده باشد و مرد نیز بپذیرد، حق دخول ندارد و باید به مادون الفرج بسنده کند. ولی اگر بعداً، زن از شرط خودش برگشت، می‌تواند دخول هم داشته باشد. در برخی شروط همانند حق خوابیدن در هر چهار شب، یک‌بار یا شرط ارث و نفقه، باید راه صلح را پیش گیرند که مسائل کاملش را در رساله‌ی توضیح المسائل منهاج فردوسیان، به تفصیل بیان کرده‌ایم.
ضلع نهم: فرق ازدواج موقت با روسپیگری است. مخالفین ازدواج موقت، بسیار می‌کوشند تا ازدواج موقت را برای زنان، همانند روسپیگری و فاحشه‌گری بشمارند. این مقایسه، غیر شرعی است و بی‌احترامی به قوانین اسلام عزیز محسوب می‌شود. کسانی که ازدواج موقت را از این جهت زیر سؤال می‌برند، یا شناخت کافی از اسلام ندارند، یا تسلیم احکام الهی نیستند، و یا اصلاً مسلمان نیستند. حدود و شرایطی که در ازدواج موقت هست، آن را به روشنی از فحشاء جدا می‌سازد. مثلاً نگهداری عدّه در ازدواج موقت، به این معنی که بعد از جدا شدن از شوهر موقت، باید به مدت دو بار حیض دیدن کامل از ازدواج با شوهر جدید، خودداری کند. در حالی که در روسپیگری، چنین محدودیتی مراعات نمی‌شود و زن فاحشه، هر شب در بستر یک مرد می‌خوابد.
یا این که در ازدواج موقت، اجازه‌ی پدر یا پدربزرگ پدری برای دختران باکره لازم است ولی فاحشات، چنین قیدی را مراعات نمی‌کنند.
یا این که در ازدواج موقت، باید صیغه‌ی ازدواج به عربی صحیح و به قصد انشاء، خوانده شود در حالی که در زنا، چنین مطلبی رعایت نمی‌شود.
یا این که زنی می‌تواند ازدواج موقت کند که شوهر دائم یا موقت نداشته باشد، در صورتی که برخی روسپی‌ها، شوهر دارد هستند.
ضلع دهم: محور در ازدواج موقت است. بر سر این که محور در ازدواج موقت، مسائل جنسی است یا مسائل عاطفی یا مسائل مالی و حمایتی، بحث‌های مفصلی بین طرفداران و مخالفان، در جریان است. آنچه از اسم آن (متعه) و روح حاکم بر آن استفاده می‌شود،‌ این است که اصل و محور در ازدواج موقت، تأمین اغراض جنسی است، برعکس ازدواج دائم که بعد از مدتی، مسائل عاطفی و داشتن فرزند، به محور اصلی آن تبدیل می‌شود.
ضلع یازدهم: بحث واسطه‌گری در ازدواج موقت است. وساطت در ازدواج، مورد سفارش استادان معظم منهاج فردوسیان (علیهم‌السلام) است، بر عکس وساطت در زنا و لواط که بنا به بعضی روایات، از گناهان کبیره شمرده شده و با نام «قیادت» شناخته می‌شود. پس اگر ازدواج موقت را ازدواج بدانیم نه زنا، باید واسطه‌گری در این امر را نیز حلال و پرخیر و برکت بشماریم.
بعد از این مقدمات کوتاه، به جواب سؤالات شما می‌پردازیم. ان شاء الله
سؤال: آیا کار ایشان که بدون رعایت مجوزات قانونی و قوانین بهداشت و … است صحیح است؟
جواب: روحانی محترمی که نام برده‌اید، استاد حوزه و دانشگاه است یعنی هم برای طلاب علوم دینی تدریس می‌کند و هم برای دانشجویان؛ و دفترخانه‌ی رسمی ازدواج و طلاق دارد، پس هم مجوز شرعی را می‌شناسد و هم مجوز قانونی دارد. اما مسائل بهداشتی، ربطی به عاقد و واسطه ندارد و طرفین ازدواج، باید مراعات کنند.
سؤال: آیا این مبلغ که برای واسطه‌گری می‌گیرند منصفانه است؟
جواب: از صحت مبالغی که نوشته‌اید، خبر ندارم ولی بر فرض مذکور، اگر چنین مبالغی دریافت می‌کند، منصفانه نیست، هر چند حلال است و اشکال شرعی ندارد.
سؤال: مبلغ مهریه‌های تعیین شده برخلاف فلسفه‌ی ازدواج موقت است که خصوصاً برای کسانی است که توانایی مالی ازدواج دائم را ندارند نه برای کسانی که تمکن مالی خوبی دارند.
جواب: این که فلسفه‌ی تشریع ازدواج موقت، برای فقراست نه اغنیاء، حرف بدون سندی است. در هیچ کدام از آیات و روایات که منبع دین محسوب می‌شوند، چنین چیزی نیامده که ازدواج موقت، برای فقرا وضع شده است نه برای ثروتمندان. پس شایسته است از فلسفه‌تراشی برای احکام الهی، پرهیز کنید، همچنان که شایسته است واسطه‌ها و عاقدین محترم، در دریافت حق وساطت و قرائت خطبه، انصاف را مراعات کنند.
سؤال: آیا ازدواج‌های ساعتی زنان یائسه که در روز با چند نفر می‌توانند ازدواج کنند، از نظر بهداشتی و شرعی صحیح است؟
جواب: از نظر فقه آل محمد (علیهم‌السلام) ـ که خداوند ما و شما را از معتقدین و عاملین به آن قرار دهد ـ زن یائسه، عدّه ندارد، یعنی لازم نیست مدتی بعد از جدا شدن از شوهر اول، برای ازدواج با شوهر دوم، صبر کند. لذا می‌تواند هر ساعت، به عقد یک نفر در آید. اما این که این کار، از لحاظ بهداشتی، خطرناک است یا راهی برای از بین بردن یا کاستن خطراتش هست، خارج از تخصص بنده است و پزشکان محترم، باید اظهار نظر نمایند.
سؤال: هیچ نهادی بر کار ایشان نظارت ندارد؟
جواب: عرض شد که بر طبق تحقیق بنده، روحانی نامبرده، تمام مجوزهای قانونی را داراست، لذا نهادهای ذی‌ربط بر کار ایشان نظارت خواهند داشت. و الله اعلم
سؤال: این روش، هم از سوی او، هم از سوی زنان، یک تجارت و سوء استفاده از قوانین اسلام نیست؟
جواب: بهتر است کسب درآمد از راه‌هایی که منع شرعی و قانونی ندارد را «اشتغال‌زایی» بنامید تا «سوء استفاده از قوانین اسلام». وقتی معرفی مرد و زن به یکدیگر برای ازدواج، حلال و دارای ثواب است و کسب درآمد از آن نیز حلال است، چرا این چشمه از درآمدزایی را بر روی جامعه می‌بندید و نام «سوء استفاده» بر آن می‌نهید؟!
وقتی اسلام عزیز، قرض دادن پول به شرط زیادی را حرام می‌شمارد، ولی مستحب می‌داند کسی که پولی قرض کرده، از نزد خودش، با مقداری اضافی به صاحب مال بدهد، چرا باید جلو این خیر را بگیریم؟!
وقتی اسلام عزیز، این که زن، بدون هیچ قید و بندی، بدنش را برای استمتاع جنسی در اختیار مردی قرار دهد، گناه کبیره می‌شمارد، و درآمدش را حرام می‌داند، ولی وقتی با شرایط و حدود خاصی باشد، این کار را جایز می‌داند و درآمدش را حلال می‌شمارد، چرا باید جلو این راه کسب حلال را ببندیم؟!
توجه داشته باشید که برخی تنگ‌نظری‌ها، نتیجه‌ای جز فساد جامعه و تباهی مردم ندارد. بستن راه حلال، مساوی با باز شدن راه حرام است. غریزه را نمی‌توان تعطیل کرد و راه اطفاء آن را نیز نمی‌توان مسدود نمود، پس اجازه بدهید از همان مسیرهای حلال و شرعی و نورانی‌ای که خدای تعالی قرار داده، انجام پذیرد.
در پایان عرض می‌کنم، بر طبق روایت معتبر، امام صادق (علیه‌السلام)، فرمودند: ایمان مرد، کامل نمی‌شود مگر این که ازدواج موقت بجا آورد. یعنی تا زمانی که به صورت عملی انجام ندهید، احتمال افتادن در حکم شیطانی کسی که آن را ممنوع اعلام کرد، وجود دارد.

موفق باشید
حاج فردوسی

برچسب ها:حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 24 مهر 1396 ] [ 18:52 ] [ ترانه مجاهدی ]

 

افکار عمومی ـ چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، آیت الله خامنه‌ای (حفظه الله) را رهبر سیاسی می‌دانند، و این، موجب در حاشیه قرار گرفتن مواضع درست و ارزشمند غیرسیاسی (اعم از مذهبی، اجتماعی، اقتصادی و …) ایشان می‌شود. در ادامه، به بازنشر دیدگاه‌های معظم له در خصوص آئین‌های ازدواج می‌پردازیم.
(به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری): حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی‌ها و مناسبت‌های مختلف به آسیب‌شناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداخته‌اند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانواده‌ها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی درباره‌ این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنت‌هاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دست‌‌وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوان‌ها است؛ این سنت‌ها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه‌‌گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده‌‌ نقض خیلى از عادت‌ها و سنت‌ها هستید، به نظر من این سنت‌هاى غلطى را هم که در زمینه‌‌ى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»
جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنت‌های غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، می‌پردازد:
۱. مهریه سنگین
کسانی که مهریه‌ی بالا برای خانمشان قرار می‌دهند، به جامعه ضرر می‌زنند. خیلی از دخترها توی خانه می‌مانند، خیلی از پسرها بی‌زن می‌مانند، به‌خاطر این‌که این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّه»، به جای این‌که مهر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱
مهریه‌ی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از یک خانواده‌ی اعیانی است. خانواده‌ی پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تقریباً اعیانی‌ترین خانواده‌ی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیده النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است می‌خواهند ازدواج کنند، مهریه‌ی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه‌ی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّه» است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریه‌ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸
بعضی خیال می‌کنند مهریه‌ی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک می‌کند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه‌ی سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بکند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
بعضی از خانواده‌های طرف عروس می‌گویند که ما مهریه‌ی آن‌قدر بالا نمی‌خواهیم ولی خانواده‌ی داماد برای پز دادن و تفاخر می‌گویند نه نمی‌شود! چند میلیون یا فلان‌قدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریه‌ی بالا خوشبخت نشد. این‌هایی که خیال می‌کنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، ‌ این‌ها اشتباه می‌کنند. ازدواج اگر چنان‌چه با محبت بود، ‌ با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنان‌چه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۴
من از مردم سراسر کشور خواهش می‌کنم که آن قدر مهریه‌ها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی‌گوییم حرام است. نمی‌گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اولاد ایشان و ائمه‌ی هدی (علیهم‌السلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش این‌هاست و به‌خصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به این‌که همه‌ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج‌ها را این‌طور مشکل کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
۲. جهیزیه سنگین
من گمان می‌کنم این‌که در جهیزیه‌ی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد… این حد را حفظ کردند. این یک جنبه‌ی نمادین داشت. برای این‌که بین مردم مبنا و پایه‌ای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیاده‌روی‌ها پیش می‌آید، نشوند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸
بعضی از خانواده‌های عروس، خودشان را اذیت می‌کنند و به زحمت می‌اندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه می‌کنند. اگر پول دارند خرج زیادی می‌کنند، برای این‌که یک جهیزیه‌ی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۲۸
جهیزیه‌ی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمی‌کند و هیچ خانواده‌ای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمی‌رساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایده‌ای ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانواده‌تان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیه‌اش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۸۱/۳/۲۹
بعضی‌ها سعی می‌کنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همه‌ی قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها و دوست و آشناها که این هم غلط است… باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانواده‌ی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی ساده‌ای داشته باشند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۹/۸/۳
انواع و اقسام ریخت و پاش‌ها، زیاده‌روی‌ها، کارهای غلط، جهیزیه‌های سنگین. همه‌جور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خاله‌اش، یا نمی‌دانم خواهرش، یا آن همسایه‌شان یا آن همکلاسی‌شان داشته باشد. اینها از آن غلط‌های بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمی‌توانند به خانه‌ی بخت بروند، خیلی از پسرها نمی‌توانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاری‌ها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آن‌قدر سخت‌گیری نکرده بودند، بعضی‌ها اگر مهریه‌شان سنگین نبود، اگر این جهیزیه‌های جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای این‌که مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمی‌زدند، این گرفتاری‌ها برای خیلی از خانواده‌ها پیش نمی‌آمد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
از اول، بعضی‌ها همه‌ی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم می‌کنند که مبادا از دختر فلانی، از نمی‌دانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایه‌ی تشکر هم نمی‌شود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۸/۹/۲
نگذارید جهیزیه‌ها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروس‌ها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر می‌خواهند، شما نگذارید.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳
مادرهای عروس‌ها در تهیه‌ی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش می‌شکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمی‌خواهند. ما بیخود نباید دل آن‌ها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و… حتماً باید برایش تهیه شود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۹/۱۱/۱۶
۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت می‌کنند، معنایش این نیست که از لذت‌ها و خوشی‌هایش بی‌اطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه می‌دانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان می‌کند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همین‌طور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز می‌کند و به جاهای دیگر می‌رود.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد می‌شوند خوشبخت‌ترند؟ چه کسی می‌تواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز این‌که یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر این‌ها تلخ نماید، اگر نتوانستند آن‌جور آن‌ها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست… تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همین‌طور غیر متأهل بماند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳
۴. اسراف
برخی، اسراف می‌کنند. می‌ریزند و می‌پاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۶/۱۱
بعضی از مردم با این کاری که می‌شود با آن ثواب برد، گناه می‌برند. با اسراف‌هایی که می‌کنند، با خلاف‌هایی که انجام می‌دهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام می‌دهند. حرام همه‌اش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیاده‌روی کردن، ‌ حرام و حلال کردن برای این‌که بتواند جهیزیه‌ی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۶/۱۱/۹
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۵/۲۴
۵. خرید از مکان‌های معروف به گرانی
این دختر خانم‌ها که می‌خواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکان‌های گران‌قیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گران‌قیمت که معروف است – نمی‌خواهم البته اسم بیاورم – من می‌شناسم کجاهاست که دکان‌هایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. این‌طور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها می‌کنند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹
۶. هتل‌ها و سالن‌های پرخرج
این هتل‌ها و سالن‌ها و جشن‌های پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمی‌خواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانه‌هایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۱۰/۲۷
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هم برای دختر مکرمه‌ی‌ خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زن‌ها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسراف‌ها همین مجالس عقد و عروسی گران‌قیمت است. در هتل‌ها، در این سالن‌های گران‌قیمت مجالس درست می‌کنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام می‌شود، از بین می‌رود، روی زمین ریخته می‌شود و ضایع می‌گردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافله‌ی اسراف!؟
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۲/۱/۵
عروسی شیرین، آن عروسی‌ای نیست که توی آن خیلی خرج می‌شود و اسراف زیاد در آن می‌شود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین می‌شود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این می‌شود عروسی. این میهمانی‌های مفصل و سالن‌های آن‌چنانی یا توی هتل‌ها، خرج‌های زیاد، جنس‌های گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمی‌گویم ازدواج را باطل می‌کند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ می‌کند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۹/۱۲
مگر سابق که این سالن‌ها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن می‌گرفتند، مهمان‌ها می‌آمدند شیرینی می‌خوردند، ازدواج‌ها بی‌برکت‌تر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالن‌های بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمی‌کنم با این سالن‌ها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی می‌روند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۶/۷/۳۰
بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و توی هتلِ چنین و چنان رفتن، سالن‌های گران گرفتن، خرج‌های زیادی کردن، ‌ عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوا و پاکدامنی و بلندنظری آن‌هاست، نه به این چیزها…
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
۷. لباس عروس گران‌قیمت
بعضی‌ها لباس عروس گران‌قیمت می‌خرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس می‌خواهند، بعضی‌ها لباس عروس را می‌روند کرایه می‌کنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضی‌ها این را ننگ می‌دانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴
۸. به رخ کشیدن ثروت‌ها
اگر چنان‌چه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معامله‌ی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معامله‌ی مادی. این معامله‌های گران، این جهیزیه‌های سنگین، این چشم و هم‌چشمی‌ها و این به رخ کشیدن ثروت‌ها و پول‌ها – که برخی از افراد غافل و بی‌خبر می‌کنند – ازدواج را در واقع خراب می‌کنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّه» مورد نظر است.
خطبه‌ی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳
* ازدواج را آسان کنید
من به همه‌ی مردم در سراسر کشور توصیه می‌کنم که ازدواج‌ها را آسان کنند. بعضی‌ها ازدواج را مشکل می‌کنند. مهریه‌های گران و جهیزیه‌های سنگین ازدواج را مشکل می‌کند… خانواده‌ی پسرها توقع جهیزیه‌های سنگین بکنند. خانواده‌ی دخترها برای چشم هم‌چشمی دیگران جهیزیه‌ها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگین‌تر بکنند. چرا؟ اثر این را می‌دانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانه‌ها می‌مانند، کسی جرئت نمی‌کند به ازدواج نزدیک شود. خطبه‌ی عقد ۱۳۷۳/۹/۲

برچسب ها:حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 24 مهر 1396 ] [ 18:52 ] [ ترانه مجاهدی ]

سلام
چند سؤالی داشتم از خدمتتان.
١. عرفان چیست؟
٢. عارف کیست؟
٣. سیر و سلوک چیست؟
۴. چرا در طول تاریخ، مراجع تقلید را عارف نمی‌نامند؟ مگر عارف غیر از کسی است که عمل به واضحات و مسلمات می‌کند؟
ممنون

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باسمه تعالی

سلام علیکم
جواب ۱: عرفان در لغت، به معنی شناخت است و در اصطلاح، راهی برای رسیدن به روشن‌بینی باطنی است. البته محدوده‌ی عرفان، به درستی مشخص نیست و از بت‌پرستان هندی، مانند بودا، سای‌بابا، کریشنا مورتی و اوشو گرفته تا راهبان تبّت مانند لوبسانگ رامپا تا سید علی آقای قاضی و آیت الله بهجت (ره) را «عارف» می‌خوانند!
پس عرفان، بازار پرآشوبی است که هیچ چیز آن،‌ به درستی و نظام‌مند، روشن نیست. البته در تعریف ما، عارف، همان صوفی بی‌سلسله است که توضیح مفصل آن، در کتاب آشنایی با منهاج فردوسیان آمده است.
جواب ۲: همچنان که در جواب سؤال اول گذشت، چون محدوده‌ی عرفان مشخص نیست، عارف نیز تعریف مشخصی ندارد و حتی برای صوفیان بی‌صفا نیز از «عارف بالله» استفاده می‌کنند! در کرسی‌نامه‌ی برخی صوفیان دیدم که نوشته بود: «عارف بالله حضرت فلان علیشاه»! البته برخی تلاش مذبوحانه دارند که «عارف» را از «صوفی» جدا کنند؛ ولی در حقیقت، همگی، رهروان راه اباطیل خوساخته هستند و در پی رسیدن به لذت‌های باطنی ـ یا به تعبیر خودشان «بهشتِ نقد» ـ در همین دنیا می‌باشند.
جواب ۳: سیر و سلوک، به معنی طی مراحل برای رسیدن به درک‌های باطنی است. راه‌های متعددی برای رسیدن به این روشن‌بینی، اختراع و اکتشاف و عرضه شده است. از روش‌های متداول در «عرفان سرخپوستی» و «عرفان جادوی کارلوس کاستاندا» گرفته تا روش «معرفه النفس ملا قلی جولا». چیزی که در تمام این برنامه‌های سیر و سلوکی متداول، مشترک است، «اختراعی بودنِ» آن است. البته برخی طریقه‌های سیر و سلوکی، «التقاطی» است؛ یعنی مخلوطی از دین و عرفان است. مثلاً به جای مَنترها از آیات قرآن یا اذکار مأثوره استفاده می‌کنند. به بیان ساده، به جای این که مثلاً بگویند: «هومبا لومبا» تا به حالت خلسه وارد شوند، می‌گویند: «لا هو الا هو». و با این فریب، عرفان و سیر و سلوک را اسلامیزه کرده و آموزه‌های زمینی خود را آسمانی و وحیانی جلوه داده و به خورد ساده‌دلان و خامان می‌دهند.
جواب ۴: از جواب‌های بالا، تا حدودی جواب این سؤال نیز مشخص می‌شود. مرجع تقلید، کسی است که با تلاش علمی فراوان، به ملکه‌ی اجتهاد رسیده و به دلیل دارا بودن سایر امتیازات، به عنوان مرجعی برای رجوع غیرمجتهدین به نظرات فقهی‌اش قرار می‌گیرد. چنین شخصی، الزاماً اهل عمل به تمام دانسته‌های دینی‌اش نیست. یعنی مراجع تقلیدی هستند که برخی واضحات و مسلّمات دینی را با آگاهی تمام، زیر پا می‌گذارند. پس مقام بالای علمی با مقام بالای عملی، فرق می‌کند. مرجع تقلید را به مناسبت مقام علمش مرجع تقلید قرار می‌دهند نه به مناسبت مقام عملش به واضحات و مسلّمات. از سوی دیگر، اینان چون اهل اذکار و اوراد اختراعی و ریاضت‌های غیرشرعی نیستند، عارف خوانده نمی‌شوند.

موفق باشید
حاج فردوسی

برچسب ها:حاج فردوسي, منهاج فردوسيان, قرآن, عرفان, اسلام ناب, تشيع خالص, سير و سلوک, سير الي الله, معرفت, معرفة الله, قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان, اشکالات منهاج فردوسيان, اشکال حاج فردوسي, ظهور, امام زمان, امام عصر, بهجت, آيت الله بهجت, سيد هاشم حداد, پناهيان, محمد شجاعي, مرکز نشر, آيت الله, تصوف, صوفي, رسم الخط, قرآن, القرآن العظيم, القرآن العزيز, القرآن المجيد, رسم الخط حاج فردوسي, رسم الاملاء,
[ 24 مهر 1396 ] [ 18:40 ] [ ترانه مجاهدی ]
درباره سایت

برچسب‌ها وب
سایت
امکانات وب
نام کاربردي :
رمز عبور :

خبرنامه

آمار

آنلاین :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته گذشته :
بازدید ماه گذشته :
بازدید سال گذشته :
کل بازدید :
تعداد کل مطالب : 8
تعداد کل نظرات : 0